سفارش تبلیغ
صبا ویژن

====================================================

گفتم از زشتی گفتار بدم گفت بیا ******* از سیه کاری رفتار بدم گفت بیا

گفتم از غفلت دل از هوسم از نفسم ******* صاحب آن همه کردار بدم گفت بیا

گفتم از سرکشیم سینه سپر داد زدم ******* نیستم خسته دل از کار بدم گفت بیا

گفتم از دوست گریزانم و در خود غرقم ******* دائما در پی پندار بدم گفت بیا

گفتم از گوهر ذکر تو ندارم بهره ******* غوطه ور مانده در افکار بدم گفت بیا

گفتم ای چشمه خوبی سحری چشم گشا ******* نگر اعمال شرربار بدم گفت بیا

گفتم ای صاحب این سفره که خوبان جمع اند ******* گفته بودی که خریدار بدم گفت بیا

گفتم آیینه شیطان شده بودم عمری ******* خسته از دست همین یار بدم گفت بیا

گفتم آقام ز دست دل من رنجیده ******* من همان عبد گنهکار بدم گفت بیا

====================================================

همانا ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار جهانیان است .

اگر چه در رمضان وجود شیاطین جنی با غل و زنجیر بسته شده و نگهبانان هم چهار چشمی مراقب هستن تا ابلیس دست از پا خطا نکند .

اما در این ماه بساط گناه بیشتر فراهمه / مسئولین هم بساط غفلت را تا دلتان بخواهد از در و دیوار شهر دارند تبلیغ می کنند / البته منهای عده ای قلیل/ که من یکی فدای مظلومیتشان / شیطانجویان روزه خوار 88 هم شاید امسال روزه اولی شدن / که البته زندانیهاشون برای ملاقات با شیطان اعتصاب غذایی میکنن / که یه خورده با روزه ما فرق میکنه و خوب طبیعتا سخت تره / فقط جریان فراماسونر انحرافی شاید یه خورده بهش سخت بگذره زیرا اربابانشون تو غل و زنجیرن / .

القصه حرف اینه که طبق بررسی های ما از آرای مردم پاک و ولایت مدار ایران که همان حماسه آفرینان 9 دی ها و 22 بهمن ها و ... باشن / نتایج به این صورت است که : / توبه فقط و فقط به شرط ولایت پذیری عملی ممکنه و لا غیر / به خاطر همین اصل که مهمترین گزینه در اصول دین و قانون اساسی می باشد / اولا فتنه گران غلط میکنن به صحنه سیاسی برگردن/ ثانیا الباقی اصلاح طلبان و اصولگرایان مردود نیز به شرط مذکور فوق میتونن خادم بشن و السلام / جدای از این مسائل برادران مسلمانمان در مصر و تونس و یمن و لیبی و کویت و عربستان و فلسطین و لبنان و ترکیه و به خصوص بحرین مظلوم منتظر حمایتها هستند / انشاءالله به مژده ولی امر مسلمین جهان حضرت امام خامنه ای ( حفظه الله ) باید منتظر اتفاقات اروپا هم بود / در کتاب ولایت فقیه امام خمینی ( ره ) آمده که ما باید برای بر اندازی حکومت های ظلم و دیکتاتوری ضد اسلامی کشور های دیگر هم باید اقدام عملی کنیم / حزب الله گوش به فرمان آقاست و آماده /در مجالس و محافل و هیئات شب زنده داری طلب کنیم پیروزی اسلام و فرج آخرین سلاله حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) را . 



نوشته شده در تاریخ 90/5/5 ساعت 10:37 صبح دیدگاه

برای فعال نمودن محصول بر روی خطهای ایرانسل کد کلیدواژه را به 7575 ارسال کنید.

01 - کلیدواژه : 4413511        نام اثر : مردم و نقش آنان

02 - کلیدواژه : 4413510        نام اثر : معنویت و مسئولیت

03 - کلیدواژه : 4413513        نام اثر : مکتب امام 

04 - کلیدواژه : 4413514        نام اثر : جوانان انقلابی امروز

05 - کلیدواژه : 4413512        نام اثر : جامه ی عمل به توصیه امام

06 - کلیدواژه : 4413509        نام اثر : درود به مردم ایران

07 - کلیدواژه : 4413538        نام اثر : نیاز عمده جوان نیاز به هویت

08 - کلیدواژه : 4413552        نام اثر : ارزش جانبازی

09 - کلیدواژه : 4413455        نام اثر : بهار بی خزان انفلاب

10 - کلیدواژه : 4413452        نام اثر : انتخابات شاخص جمهوری اسلامی

11 - کلیدواژه : 4413456        نام اثر : قدر معلم را بدانیم

12 - کلیدواژه : 4413453        نام اثر : مثل پاره های فولاد

13 - کلیدواژه : 4413457        نام اثر : عدالت و اعتقاد به معاد

14 - کلیدواژه : 4413458        نام اثر : جان ناقابلی دارم

15 - کلیدواژه : 4413454        نام اثر : میدان جنگ

16 - کلیدواژه : 4413467        نام اثر : بعثت دعوت مردم بود به...

17 - کلیدواژه : 4413462        نام اثر : تعالیم پیامبران

18 - کلیدواژه : 4413461        نام اثر : مبعث عید همه

19 - کلیدواژه : 4413505        نام اثر : قوه قضایه و اقامه عدل

20 - کلیدواژه : 4413261        نام اثر : یکی از ملاکهای امام

امام خامنه ای ( حفظه الله )

 


نوشته شده در تاریخ 90/4/17 ساعت 8:49 عصر دیدگاه
کد یادداشت :8
بسم الله

از حدود دو ماه پیش صفحه ای در فیس بوک  با هدف توهین  و هتک حرمت به مقام والای حضرت هادی (ع)  شکل گرفت و عده ای گمراه دست به تبلیغات گسترده زده وعده ای از کاربران را در این صفحه مشترک کردند . این افراد با توهین به جایگاه رفیع ولایت و امامت سعی در کم رنگ کردن  تلائلو انوار الهی اهل بیت داشته  و هم چون  یزیدیان در خواب غفلت دست شیطان را به بهانه بندگی بوسه زده اند  ولی غافل از آنند که در جهل مرکب خویش تا ابد گرفتار خواهند آمد.

گروهی از شیعان  و ارادتمندان به مقام عظیم الشان حضرت هادی (ع) و تمامی اهل بیت دست به شناسایی و جمع اوری اطلاعات کامل این افراد گمراه زده اند و در قالب پایگاهی  با عنوان "هتاکین " این مشخصات جمع آوری شده را در معرض دید عموم قرار داده اند. اطلاعات منتشر شده از این گمراهان با هدف خروج هر چه سریع تر این افراد از صفحه توهین به امام هادی و همچنین پیگیری از طریق مراجع قانونی منتشر شده و تا به نتیجه رسیدن حکم قانونی این افراد اطلاعات ایشان در معرض دید عموم خواهد بود.
هنوز فراموش نکرده ایم حکم امام خمینی در مورد سلمان رشدی مرتد را و همینجا به تمام سلمان رشدی های نوین اخطار می دهیم که زندگی را به کامتان تلخ خواهیم کرد، ما مسلمانان توهین به مقدسات را به هیچوجه و با هیچ توجیهی نمی پذیریم.

در مرحله نخست عکس های غیر واضح و نام کوچک این افراد منتشر شده  تا افرادی که احیاناً نادانسته عضو این صفحه شده اند با دیدن عکس اواتار و نام کوچک خود اقدام به خروج  هر چه سریع تر  از این صفحه نمایند در غیر این صورت در مراحل بعدی اطلاعات بیشتری از جمله عکس کامل افراد آدرس پست الکترونیکی، شماره تلفن، ادرس محل سکونت و مشخصات دانشگاه محل تحصیل آنها منتشر خواهد شد .

ادامه در وبلاگ هتاکین ...


نوشته شده در تاریخ 90/4/5 ساعت 6:49 عصر دیدگاه
شهیدان آیت، دیالمه و بشارت گمانه فراماسون بودنش راداشتند

بررسی سیر صعود آسانسوری میرحسین موسوی در مناصب نظام

اوایل شروع کار حزب در سال ?? یک روز آیت به من گفت که در داخل حزب فردی خطرناک به نام موسوی حضور دارد.حساسیت‌ها به موسوی وقتی بیشتر شد که او سردبیر روزنامه حزب می‌شود. محتوای روزنامه و مقالات موسوی در مورد ...

"صراط" -  داستان موسوی در دوره نخست‌وزیری و حمایت امام (ره) از وی داستانی مفصل دارد که باید در فرصت خود نوشت اما اجمالا باید گفت که خط وابسته به غرب در ایران پس از انقلاب با افشا شدن عواملش گام به گام عقب نشست و از بازرگان به بنی‌صدر و از بنی‌صدر به موسوی رسید. هر چه قدرت ملت بیشتر شد، چهره عوامل وابسته، اسلامی‌تر و انقلابی‌تر و پیچیده‌تر شد ولی از عجایب فراماسونری اینکه مصدق اسم رمز این جریان باقی ماند، چیزی که شهید آیت و دوستانش کشف کرده بودند و محک شناخت‌شان بود.

امتداد خط مصدق با تغییر ظاهر:خط فراماسونری آمریکایی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی جمعی از فعالان سیاسی با محوریت شهید سیدحسن آیت از ابتدا نسبت به تکرار حوادث تلخ دوره ملی شدن صنعت نفت هشدار دادند. این گروه اعتقاد داشتند که در دوره ملی شدن، دشمنان خارجی ملت ایران از طریق نفوذ دادن عنصری وابسته به نام محمد مصدق در بین صفوف ملت، نهضت را از مسیر اصلی منحرف و نهایتا آن را به شکست کشاندند. محور سیاست مصدق از صحنه خارج کردن روحانیت به رهبری آیت‌الله کاشانی و از کار انداختن مجلس بود. بر اساس این تئوری، خط مصدق با تغییر ظاهر ادامه یافت و وارد صفوف انقلاب اسلامی می‌شد.
فؤاد کریمی از دوستان شهید آیت در روز 15 مرداد 1360، یک روز پس از ترور وی، تئوری آیت را چنین بیان می‌کند: ضدیت آیت با جبهه ملی و نهضت آزادی به این علت بود که اعتقاد داشت جبهه ملی ساخته و پرداخته آمریکا برای انحراف مردم از خط اسلام و خط امام بوده است. در سال 42 نهضت آزادی از جبهه ملی جدا می‌شود زیرا جنبش اسلامی به رهبری امام به وجود آمده، نهضت آزادی به وجود می‌آید و جدا می‌شود از جبهه ملی تا عناصر اسلامی را از خط امام دور کند. بعد از آن می‌بینیم از نهضت آزادی جنبش مجاهدین خلق جدا می‌شوند. گرچه مجاهدین خلق یک سازمان مبارزه مسلحانه بودند اما ماهیت و خط‌شان با خط نهضت آزادی تفاوتی نمی‌کند و نهایتا و سرانجام این مسئله ثابت شد بعد از آن جاما یا جنبش مسلمانان مبارز، اینها همه خطوطی هستند که از یک آبشخور آب می‌خورند، گرچه بعضی از عناصر مؤمن و مسلمان در این گروه‌ها هم حضور داشته‌اند اما خط اصلی و رهبری کلی، خط فراماسونری آمریکایی بوده است.این عقیده شهید دکتر آیت بود که جبهه ملی، نهضت آزادی، جنبش مجاهدین خلق و جنبش مسلمانان مبارز یک خط واحد، خط فراماسونری آمریکایی هستند. با این تئوری بود که شهید آیت از روز اول با بازرگان و سپس با بنی‌صدر مخالفت کرد.آیت معتقد بود که نباید اجازه داد دوباره همان سناریو تکرار شود. تفاوت ظاهر این گروه‌ها و حتی مخالفت‌های ظاهری آنها در بعضی مراحل باعث نشد که آیت و دوستانش این خط انحرافی را گم کنند. میرحسین موسوی از نزدیکان حلقه جنبش مسلمانان مبارز بود که در حزب جمهوری اسلامی نفوذ کرد.
وی با جلب اعتماد برخی رهبران مهم حزب و همچنین در سایه مخالف‌خوانی ظاهری بنی‌صدر با تصدی وزارت خارجه از سوی وی، خود را یک انقلابی رادیکال معرفی کرد. با این وجود، سابقه وابستگی وی به جنبش مسلمانان مبارز و همچنین مداحی‌های وی برای دکتر مصدق در روزنامه حزب جمهوری –که سردبیری آن را بر عهده داشت- مشت وی را برای شهید آیت و دوستانش باز کرد.

پرده اول: بنی‌صدر رییس‌جمهور ،موسوی سردبیر روزنامه حزب‌
این پرده از ماجرای دوره‌ای است که بنی‌صدر رییسِ‌جمهور است. برخورد شهید آیت با موسوی از درون حزب جمهوری و شورای مرکزی شروع می‌شود. موسوی چهره‌ای جدید است که قبل از انقلاب گمنام بوده است.
احمد کاشانی از دوستان نزدیک شهید آیت در گفت‌وگویی می‌گوید که اولین بار از آیت اسم موسوی را شنیده است. وی چنین نقل می‌کند: اوایل شروع کار حزب در سال 58 یک روز آیت به من گفت که در داخل حزب فردی خطرناک به نام موسوی حضور دارد.حساسیت‌ها به موسوی وقتی بیشتر شد که او سردبیر روزنامه حزب می‌شود. محتوای روزنامه و مقالات موسوی در مورد اعتراض گروه آیت در حزب جمهوری قرار می‌گیرد.
هاشمی رفسنجانی که در آن زمان ریاست مجلس را بر عهده داشت، در خاطرات خود در روز یکشنبه 6 اردیبهشت سال 1360 درباره جلسه حزب چنین می‌نویسد: شب در جلسه مشترک مسئولان اجرایی و نمایندگان مجلس حزب شرکت کردم. مقداری از وقت در انتقاد از حزب و روزنامه (جمهوری اسلامی) گذشت. آقای آیت به خط روزنامه اعتراض داشت، آقای (میرحسین) موسوی دفاع کرد.
تلاش‌های شهید رجایی به عنوان نخست‌وزیر دولت بنی‌صدر برای معرفی وزیر خارجه به دلیل کارشکنی‌های بنی‌صدر تا زمان عزل وی ناکام ماند. از جمله کسانی که بنی‌صدر با معرفی آنها مخالفت می‌کرد، میرحسین موسوی بود. علی‌رغم اینکه شهید آیت و دوستان وی به شدت با بنی‌صدر مخالفت می‌کردند، مخالفت وی با موسوی آنها را فریب نمی‌دهد.
شهید عبدالحمید دیالمه از دیگر نزدیکان آیت در سخنرانی معروفی که نوار آن اخیرا منتشر گردیده و احتمالا در اولین روزهای تیرماه سال 1360 پس از شهادتش در هفتم تیر ایراد شده به روشنی مخالفت عمیق خود را با موسوی ابراز می‌کند. وی خط موسوی در روزنامه جمهوری را همانند خط استادش پیمان در روزنامه امت می‌داند.
شهید دیالمه می‌گوید: موضع‌گیری‌های روزنامه در بعضی از موارد کم و بیش و موضع‌گیری‌های روزنامه امت (روزنامه دکتر پیمان) است، به عنوان مثال برای مصدق مطلب چاپ می‌کند اما حتی یک خط، خوب دقت کنید، حتی یک خط در مورد آیت‌الله کاشانی نمی‌نویسد. اگر شما یک خط قبل از سالگرد آیت‌الله کاشانی بعد از سالگرد آیت‌الله کاشانی از این روزنامه آوردید، من اسمم را عوض می‌کنم، یک شنبه من در حزب صحبت کردم و این موارد را گفتم.
شهید دیالمه علاوه بر موسوی نسبت به مواضع همسر وی –زهرا رهنورد- نیز اعتراض می‌کند: یک مشت مزخرفاتی را هم بافته به اسم اسلام او هم زیاد سابقه مسلمانی ندارد اما حالا چطور شد که مفسر قرآن شد، معلوم نیست. هر کسی در عرض یک سال مفسر قرآن می‌شود، مخصوصا اینکه در جاهای مختلف هم به عنوان متفکر اسلامی با او مصاحبه می‌کنند.
دیالمه در پایان سخنرانی خود به بحث وزارت خارجه موسوی اشاره می‌کند: الان برنامه این است که آقای موسوی بشود وزیر امور خارجه، من چه بگویم؟ هر چه هم داد بزنم صدایم به جایی نمی‌رسد مجبورم فقط یک رأی مخالف بدهم.البته صدای شهید دیالمه در هفتم تیر خاموش شد تا فرصت دادن یک رأی مخالف به موسوی را هم پیدا نکند.

پرده دوم: جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی در 7 تیر 1360
در 31 خرداد بنی‌صدر با رأی عدم کفایت از سوی مجلس و سپس حکم امام (ره) عزل شد و طبق قانون اساسی، شورای ریاست‌جمهوری با عضویت آیت‌الله بهشتی (رییس دیوان کشور)، حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی (رییس مجلس) و محمدعلی رجایی (نخست‌وزیر) تشکیل شد. پس از یک سال خالی بودن پست وزارت خارجه از طرف این شورا، موسوی برای وزارت خارجه در نظر گرفته شد؛ چهره‌ای که قبل از این با مخالفت بنی‌صدر از این پست دور مانده بود. در جای خود، این موضوع قابل تأمل است که فارغ از مباحث سیاسی مورد نظر شهید آیت و دیگران در مورد انحراف موسوی، وی چه صلاحیتی برای وزارت خارجه داشته است؟ آیا حضور مشکوک او در سال 1356 در آمریکا وی را مستعد برای این پست کرده بود و یا سابقه برگزاری نمایشگاه‌های نقاشی در دوران دانشجویی و یا همکاری در شرکت سمرقند یا عبدالعلی بازرگانی و حسن آلادپوش؟
علی ایحال یکی از موضوعات مورد بحث در جلسه روز هفتم تیر حزب پیش از نماز مغرب و سپس انفجار، مسئله معرفی موسوی برای وزارت خارجه بوده است. آیت در جلسه قبل از نماز شرکت داشته است. بنا بر نقل دوستانش به دلیل خستگی و ضعف ناشی از بیماری قند و فشار عصبی ناشی از جلسه در هنگام غروب حزب را ترک می‌کند تا شهادتش چند روزی به تأخیر بیفتد و مخالفت وی با موسوی در صحن مجلس نیز در تاریخ بماند.
اسدالله بادامچیان از حاضران جلسه در مصاحبه‌ای ماوقع را چنین نقل می‌کند: شهید آیت در جلسه شب هفتم تیر، جلسه قبل از غروب شورای مرکزی حزب و ساعاتی قبل از انفجار، وقتی حرف وزارت خارجه آقای موسوی مطرح شد، گفت: من حتما مخالفت می‌کنم و حتما در مجلس علیه او صحبت خواهیم کرد. طبعا دوستان آقای موسوی برآشفتند و با تندی با او برخورد کردند. دوستان دکتر آیت هم به پشتیبانی از آقای آیت مطالب مختلفی را بیان کردند. بالاخره مرحوم شهید بهشتی قصد کردند در این زمینه نظر و رأی شورای مرکزی را بگیرند، چون مطرح شده بود باید مخالف و موافق صحبت می‌کردند.شهید آیت گفت: اگر شورای مرکزی هم به وزیر خارجه شدن ایشان رأی بدهد من قطعا مخالفت خواهم کرد. آنها هیاهو کردند که این رأی تشکیلاتی است و باید آقای آیت که عضو شورای مرکزی است این تبعیت تشکیلاتی را داشته باشد.
شهید آیت به صراحت گفت: من آقای مهندس موسوی را شاگرد پیمان می‌دانم و خط پیمان خط آمریکا است و آقای موسوی در نهایت به خط آمریکا می‌رسد فلذا من وظیفه شرعی و الهی می‌دانم که به هر نحوی شده است با ایشان مخالفت کنم ولو اینکه ایشان رأی بیاورد. من باید وظیفه‌ام را انجام بدهم تا در تاریخ بماند. در اینجا وظیفه من گفتن است.
بعضی از دوستان می‌گفتند باید تصمیم‌ بگیریم تا ایشان را به دلیل این موضع اخراج کنیم. قرار شد فعلا این بحث بگذرد تا بعد با آقای آیت صحبت شود. حتی من که خود نیز در این جلسه به آقای موسوی رأی ندادم، به او گفتم آقای دکتر آیت وقتی که شورا و حزب نظر می‌دهد، شما حداقل می‌توانید به احترام نظر جمع سکوت کنید و چیزی نگویید. ایشان گفت: نه، من قطعا معتقدم که اینجا جای سکوت نیست و وظیفه من اظهار حقایق است.

پرده سوم: معرفی به عنوان وزیر امور خارجه 14 تیر 1360
پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، آیت‌الله بهشتی به شهادت رسید و شورای ریاست‌جمهوری دونفره شد، اگرچه به فاصله کوتاهی با حکم امام (ره) آیت‌الله موسوی اردبیلی جایگزین شهید بهشتی گردید، چهاردهم تیرماه یک هفته بعد از انفجار، محمدعلی رجایی نخست وزیر، میرحسین موسوی را به عنوان وزیر امور خارجه به مجلس معرفی می‌کند.طبق مشروح مذاکرات جلسه علنی روز 14 تیر، ابتدا سیداحمد کاشانی به طور مفصل و سپس سیدحسن آیت به طور مختصر با وزارت موسوی مخالفت می‌کنند.
کاشانی به مقایسه موضع امام (ره) در مورد مصدق و موضع موسوی می‌پردازد. وی با اشاره به شهادت دیالمه در هفته قبل چنین می‌گوید: به جا است یاد برادر شهیدمان دکتر دیالمه در اینجا گرامی بداریم که در این سخنان آخرشان گفت، امام فرمود او(مصدق) هم مسلم نبود.
در مقابل این موضع امام (ره) وی بخش‌هایی از سرمقاله موسوی در چهارده اسفند 1358 تحت عنوان مصدق فرزند رشید خلق در روزنامه حزب را قرائت می‌کند که در این مقاله آمده بود یاد مصدق یادآور پیام هوشیاری جوی شهدای گلگون‌کفن تاریخ مبارزات حق‌طلبانه ما از کربلا تا قم است. روح قیام مصدق به ما پیام می‌دهد که دشمن را در هر لباسی که باشد، بشناسیم و در راه هدایت همه دگم‌اندیشان، پیوسته‌بینان و متعصبان بکوشیم.
علاوه بر این مسئله، کاشانی به چهره‌سازی موسوی از عناصر منحرف در روزنامه اشاره می‌کند: ضمن یک مصاحبه‌ای در 10 شماره با سه نفر، اسلام کاظمیه، گلزاده غفوری و زهرا رهنورد، تحت عنوان ویژگی‌های انقلاب اسلامی در مورد مسئله مالکیت آن، جمله‌ای هست از خانم رهنورد که درشت در آن آخرین مقاله نوشته، می‌توانید ببینید می‌گوید: ما فقط از حاصل کار خودمان می‌توانیم مالک شویم و از آن حاصل کار به قدری که نیاز داریم و بیش از آن مال بیت‌المال است یا اینکه اگر چنانچه ما این مطلب را بگوییم از نظر اخلاقی است که خوب از نظر اخلاقی یک مسلمان جانش را هم ایثار می‌کند ولی از نظر اصول اقتصادی این نظر مارکسیستی‌تر از هر مارکسیستی است و نظراتی از آقای استاد رضا اصفهانی و اولین بار معرفی ایشان در روزنامه و مرتب مطالب‌شان را تحت عنوان بررسی اصول اقتصادی قانون اساسی...
جالب است که وقتی احمد کاشانی به اظهارات زهرا رهنورد اشاره می‌کند، اعظم طالقانی که در جلسه حضور داشته با صدای بلند معترض می‌شود: آقا ما خانم رهنورد را می‌شناسیم و زن مؤمنی است، زن مسلمان و معتقدی است.
مخالفت آیت بسیار کوتاه است: شرایط حساسی که ممکن است مخالفت من باعث سوء استفاده بشود و از طرفی هم هنوز بوی خون پاک شهدا از دفتر حزب جمهوری اسلامی به مشام می‌رسد.
وی تنها به یک سؤال از موسوی اکتفا می‌کند و می‌گوید که به رغم مواضع قبلی، حتی اگر همین جا هم موسوی به سؤال وی پاسخ روشنی می‌دهد، می‌توان از گذشته وی صرف‌نظر کرد: امام می‌فرمایند مصدق به اسلام سیلی زد، مصدق مسلم نبود، در زمان مصدق به چشم سگ عینک زدند و روی آن نوشته آیت‌الله، در زمان مصدق روزنامه شورش که مورد تأیید مصدق بود، تصویر آیت‌الله کاشانی را به صورت سگ و مار و عقرب می‌کشید، آیا این مصدق را قبول دارند یا مصدق سرمقاله 28 تیرماه 1358 و 14 اسفند 1358 و مقاله اخیری که تحت عنوان خیابان مصدق نوشتند؟ کدام‌یک از این دو مصدق را؟؟! ایشان صریحا بگویند که الان پس از آن بیانات امام مصدق را قبول دارند.
با این وجود موسوی در دفاع از خود به این سؤال پاسخ نمی‌دهد انگار جریان وابسته باید تا پای جان برای نام مصدق بایستد. سرانجام این جلسه، انتخاب موسوی به وزارت خارجه با رأی اعتماد نمایندگان است. 126 نماینده به وی رأی موافق و هشت نماینده رأی مخالف و 33 نفر رأی ممتنع می‌دهند.
هاشمی رفسنجانی در خاطراتش در مورد این روز چنین می‌نویسد: جلسه علنی داشتیم، معرفی وزیر خارجه مطرح بود که تصویب شد. آقای مهندس میرحسین موسوی، سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی وزیر خارجه شد. از اول کار، آقای رجایی ایشان را معرفی کرده بود. بنی‌صدر قبول نمی‌کرد آقایان (دکتر حسن) آیت و احمد کاشانی مخالفت کردند و عکس‌العمل بدی داشت، مخصوصا از آقای آیت که عضو شورای مرکزی حزب است.
جالب است که نمایندگانی چون محمدمجتهد شبستری، عزت‌الله سحابی، حسن ابراهیم حبیبی، صادق خلخالی، ابراهیم یزدی، هادی نجف‌آبادی، اعظم طالقانی، سازگارنژاد، سیدمحمد خویینی‌ها، صدر حاج سیدجوادی، فخرالدین حجازی و یوسفی جیردهی که دلبستگی به حزب جمهوری اسلامی نداشتند در زمره موافقان موسوی جای می‌گیرند. هشت نفر نیز به موسوی رأی مخالف می‌دهند؛ رشیدیان، موسوی ننه‌کران، اسماعیل فدایی، سیداحمد کاشانی، فؤاد کریمی، سیدحسن آیت، محمدرضا عباسی‌فرد و محمدفاضل. بی‌تردید اگر دیالمه شهید نشده بود نفر نهم این فهرست می‌بود.
سیداحمد کاشانی در گفت‌وگویی در مورد رأی اعتماد به موسوی چنین می‌گوید: بعد از رأی اعتماد، آیت به من گفت که حداقل فایده این مخالفت ما این بود که جلوی معرفی موسوی برای نخست‌وزیری را گرفتیم.

پرده چهارم: ترور سیدحسن آیت
آیت از کسانی بود که نقش کلیدی در گنجاندن اصل ولایت‌فقیه، اصول 4 و 5 و همچنین تشکیل سپاه در قانون اساسی داشت. از کسانی بود که از روز اول ماهیت بنی‌صدر را شناخت و برای مهار و حذف‌اش تلاش کرد. اینک او بر سر راه موسوی و قدرت بیگانگان قرار گرفته بود. او به طور اتفاقی از حادثه هفتم تیر جان سالم به در می‌برد و روز 14 تیر با وزارت موسوی مخالفت می‌کند البته مخالفتی مختصر و می‌گوید که مجال نیست به همه مسایل مربوط به موسوی در این وضعیت پرداخته شود.
محمد علی ‌هادی نجف‌آبادی از طرفداران موسوی در جلسه 14 تیر در دفاع از موسوی و انتقاد از آیت چنین می‌گوید: بعد از انقلاب آقای دکتر آیت طبق شیوه همیشگی همه حرف‌هایشان را زدند و بعد هم گفتند مطالب زیاد است. هیچ مطالب زیاد نیست. شما مخالفان دو ساعت و نیم وقت دارید، خواهشمندیم هر چه دارید و ندارید و می‌توانید علیه برادرمان موسوی بگویید، بگویید که بعد نگویید مطالبی بود و به‌ خاطر شهدا و به‌ خاطر واقعه اخیر نگفتیم، خیر، اگر مطلبی دارید شما را به خون همان شهدا قسم بیایید بگویید ولی من مطمئنم که مطلبی باقی نگذاشتید.

اما ظاهرا مطالبی باقی مانده بود، مطالبی که آیت قصد داشت در فرصت بهتری مطرح کند. شاید او تصور می‌کرد در فضایی که به قول خودش هنوز از سرچشمه بوی خون می‌آید برملا کردن برخی اسناد نتیجه‌بخش نخواهد بود.

ابراهیم اسرافیلیان از دوستان شهید آیت در مورد ترور آیت در روز 14 مرداد چنین می‌گوید: همسر دکتر آیت نقل می‌کرد سه روزی بود که دکتر آیت بیمار بود. صبح روز سوم اسناد و مدارکی را جمع کرده داخل یک پوشه می‌گذارد که برود خانمش می‌گوید که بیمار هستی، بمان استراحت کن، دکتر آیت می‌گوید امروز باید بروم مجلس، امروز سرنوشت انقلاب مشخص خواهد شد.
روز 14 مرداد روزی بود که محمدجواد باهنر برای نخست‌وزیری به مجلس معرفی شد، اینکه اسناد مربوطه چه بوده، مشخص نیست ولی آنچه مسلم است اینکه ترور آیت مانع مهمی را از پیش پای جریان وابسته به بیگانگان در ایران برداشت.

پرده پنجم: معرفی مجدد به عنوان وزیر امور خارجه 25 و 26 مرداد 1360
در این مرحله شهید آیت‌ و شهید دیالمه هر دو به شهادت رسیده و در فهرست مخالفان وزارت موسوی قرار نداشتند. حجت‌الاسلام والمسلمین باهنر در کابینه خود مجددا میرحسین موسوی را به عنوان وزیر امور خارجه معرفی می‌کند. دو نفر از نمایندگان که هر دو از دوستان آیت هستند در مخالفت با موسوی صحبت می‌کنند. نماینده اول شهید محمدتقی بشارت از نمایندگان روحانی مجلس شورا و قبل از آن مجلس خبرگان است.
وی در مخالفت خود چنین می‌گوید: و اما مسئله وزرا، اولین اشکال من به وزارت امور خارجه است. امروز با تجربه‌ای که از گذشته داریم ما آدم‌هایی هستیم که از طناب سیاه و سفید می‌ترسیم. ما با آن دوز و کلک‌هایی که بنی‌صدرها به میدان می‌آیند و بعد ضربه می‌زنند می‌ترسیم. حداقل ایشان (موسوی) می‌توانست در یک مقاله علیه مصدق، بدی‌هایش را صریح و روشن بنویسد که این آقا، مصدق این است. در حکومت مکتبی دیگر مصدق‌ها جا ندارند و خط مصدق باطل است و بریده شد و تمام شد. همان‌طوری که خیابان مصدق تمام شد، خط مصدق هم کور شد و رفت. ما می‌خواهیم به دولت امام زمان صلوات‌الله علیه برسیم. یک مرتبه اینجا به هیجان می‌آید و مقاله‌ای تحت عنوان حیات انقلاب در گرو تصفیه خط تفرقه و نفاق می‌نویسد، خط تفرقه و نفاقش را هم که بررسی می‌کند، شهید مجاهد مرحوم دکتر آیت‌ و یک عده از روحانیون هستند که اینها خط تفرقه و نفاق هستند. همین‌هایی که چهره بنی‌صدر را اول به ملت شناسانده‌اند و مظلومانه شهید شدند و پای انقلاب خون دادند، ببینید آقا! این مجله سروش است، بیانگر چهره انقلاب اسلامی هزینه‌ای هم از این دولت اسلامی است و ما هم اعتماد داریم سردبیر این مجله زورق است. زورق با آقای موسوی در روزنامه حزب جمهوری اسلامی فعالیت دارند. این مجله را ببینید در مورد چه شخصیت‌هایی بحث می‌کند چطوری به یکدیگر نان پاس می‌دهند به همدیگر نان قرض می‌دهند.
جالب اینجاست که شهید بشارت در جلسه 14 مرداد به موسوی رأی ممتنع داده بود ولی بعد از شهادت آیت به مخالفت کامل با موسوی می‌رسد و اینچنین در جلسه علنی با وی مخالفت می‌کند. شهید بشارت مدت کوتاهی بعد در تروری که شبیه ترور شهید آیت بود به شهادت رسید.
نماینده دیگری که در مخالفت با موسوی در این مقطع صحبت می‌کند، فؤاد کریمی از دیگر دوستان نزدیک آیت است که همچون بشارت از مجلس خبرگان با آیت آشنا شده است.
وی در نطق خود چنین می‌گوید: مسئله دوم که مسئله مهمی است بعد از مسئله وزارت کشور مسئله وزارت امور خارجه است. باید وزیر امور خارجه‌ای صددرصد حزب‌اللهی و در خط امام انتخاب کنیم. سه خط بعد از دکتر مصدق راه مصدق را ادامه می‌دهد؛ یکی خط لیبرال‌های مذهبی مصدقی که همان کابینه دولت موقت بود که شکست خورد و رفت و خط دوم ملی مذهبی‌نماها بود که بنی‌صدر بود و شکست خورد و رفت و حالا خط سوم و شاخه سوم که راه مصدق را دنبال می‌کند و هنوز باقی است که آن خط روشنفکران مذهبی مصدقی است. سیاست مصدق، سیاست فراماسونری بوده و کسی می‌تواند وزیر امور خارجه بشود که سیاست ضد فراماسونری را اعمال کند، نه کسی که نسبت به خط مصدق این چنین حساسیت و گرایش داشته باشد.
با وجود این مخالفت‌ها موسوی از این مرحله نیز جان سالم به در می‌برد و مجددا وزیر خارجه می‌شود.

پرده ششم: انفجار هشتم شهریور 60
با اینکه جای پای موسوی در وزارت خارجه محکم شده بود ولی جریان وابسته هنوز در نیمه راه سناریوی اصلی خود برای پر کردن خلأ بنی‌صدر بود، همان‌گونه که آیت به خوبی متوجه شده بود هدف اصلی رساندن موسوی به نخست‌وزیری بوده است.
هاشمی در خاطرات روز 29 تیر خود چنین می‌نویسد: ظهر آقای نوری، معاون وزارت خارجه آمد و پیشنهاد نخست‌وزیری مهندس (میرحسین) موسوی را داد یعنی موسوی از آن زمان مشغول رایزنی برای نخست‌وزیری خود بوده است.
روز پنجم مرداد شهید رجایی به عنوان دومین رییس‌جمهور انتخاب شده بود. به‌رغم فعالیت موسوی از داخل وزارت خارجه برای نخست‌ وزیری خود (این‌طور که در خاطرات ‌هاشمی منعکس شده) شهید محمدجواد باهنر برای نخست‌وزیری معرفی و انتخاب شد اما نخست‌وزیری شهید باهنر، چندان طول نکشید. روز 8 شهریور 1360 در حاثه انفجار دفتر نخست‌وزیری، شهیدان رجایی و باهنر به شهادت رسیدند. پرونده انفجار 8 شهریور و شهادت رجایی و باهنر ابهامات فراوانی داشت که تا به امروز نیز به این ابهامات پاسخ روشنی داده نشده است. شهید لاجوردی در این‌باره ناگفته‌های زیادی داشت که با شهادت او مکتوم ماند.

پرده هفتم: معرفی به عنوان نخست‌وزیر
پس از شهادت شهید رجایی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با آرای قاطع ملت به عنوان رییس‌جمهور انتخاب شدند. ایشان ابتدا دکتر علی‌اکبر ولایتی را به عنوان نخست‌وزیر خود به مجلس معرفی کردند اما با مخالفت جریان‌های خاصی در مجلس و حزب‌ جمهوری، دکتر ولایتی نتوانست رأی اعتماد کسب کند. پس از عدم رأی اعتماد مجلس به علی‌اکبر ولایتی، میرحسین موسوی برای تصدی مسئولیت نخست‌وزیری به مجلس معرفی شد. در روز چهارشنبه 6 آبان برای بررسی این موضوع، جلسه‌ای غیرعلنی و غیر رسمی تشکیل می‌شود.
سیداحمد کاشانی از حاضران در این جلسه در مورد محتوای این جلسه در مصاحبه‌ای چنین می‌گوید: آقای میرحسین موسوی رأی‌اش را مدیون نهضت آزادی در مجلس اول بود چون در آن زمان طبق آیین‌نامه داخلی مجلس رأی‌ها مشخص بود که به چه فردی تعلق گرفته و رأی هر کس علنی بود و در رأی علنی که به آقای موسوی داده شد (برای وزارت خارجه) کاملا این موضوع روشن شد. افرادی مثل ابراهیم یزدی و عزت‌الله سحابی که ظاهرا لیبرال هستند و باید طرفدار اندیشه لیبرالیسم باشند به آقای موسوی که یک عنصر چپ‌نمای تمام‌عیار بود رأی مثبت دادند و چند روز بعد که برای نخست‌وزیری معرفی شدند، من در جلسه خصوصی نمایندگان مجلس خطاب به نمایندگان خصوصا نمایندگان روحانی مجلس که نهضت آزادی و عوامل‌شان را می‌شناختند و علیه آنها موضع‌گیری می‌کردند، گفتم که لازم نیست این‌قدر علیه آنها فحاشی کنید بلکه فقط دنباله‌روی آنها نشوید، به آنها گفتم که ببینید چه کسانی به این (موسوی) رأی دادند شما از یک طرف با آنها (نهضت آزادی) کارد و پنیر هستید و از طرفی چون موسوی از درون حزب جمهوری اسلامی معرفی شده از آنها پیروی می‌کنید و به قول شهید آیت که گفت بوی خون از سرچشمه میاد یعنی خون آنها می‌جوشد که بیایند بگویند شهید بهشتی از ایشون حمایت کرده است.
با وجود این موضع‌گیری در رأی‌گیری‌ فردای این جلسه، موسوی به نخست‌وزیری انتخاب می‌شود. طبق آیین‌نامه آن زمان مجلس انتخاب نخست‌وزیر بدون مذاکره و با رأی‌گیری مخفی انجام می‌گیرد. 115 رأی موافق، 39 رأی مخالف و 48 رأی ممتنع حاصل این رأی‌گیری است که منجر به انتخاب میرحسین موسوی به نخست‌وزیری می‌شود. در گرفتن این رأی اعتماد ضعیف، سازمان مجاهدین انقلاب و بهزاد نبوی نقش مهمی داشتند به عنوان مثال در خاطرات روز 29 مهر آقای هاشمی به ملاقات بهزاد نبوی با وی برای نخست‌وزیری موسوی اشاره شده است. علاوه بر این فراکسیون نهضت آزادی در مجلس نیز به طور خاموش به موسوی رأی می‌دهند. مسئله‌ای که با توجه به سوابق موسوی در جنبش مسلمانان مبارز و روابطش با امثال عبدالعلی بازرگان طبیعی بوده است و بدین ترتیب دست‌پرورده پیمان و یکی از آخرین‌‌های مهره‌های وابسته به جریان فراماسونری و آمریکا به نخست‌وزیری جمهوری اسلامی ایران می‌رسد، اینکه چطور میرحسین موسوی به رغم مخالفت صریح حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رییس‌جمهور هشت سال در قدرت در حساس‌ترین شرایط کشور باقی ماند، خود داستان دیگری است که درباره آن باید نوشت.


نوشته شده در تاریخ 90/4/1 ساعت 5:54 عصر دیدگاه
توسط دولت حامی مقاومت؛
مجوز اکران فیلم ضدایرانی در بیروت لغو شد

خبرگزاری فارس: مجوز اکران فیلم ضدایرانی «روزهای سبز» ساخته حنا مخملباف در بیروت توسط دولت حامی مقاومت لغو شد.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری العربیه، «کولیت نوفل» مدیر جشنواره بین‌المللی فیلم بیروت اعلام کرد، کمیته ویژه شورای امنیت ملی لبنان امروز مجوز اکران فیلم «روزهای سبز» ساخته حنا مخملباف را لغو کرده است.
پیش از این برگزارکنندگان جشنواره بین‌المللی فیلم بیروت اعلام کرده بودند بین 22 تا 26 ژوئن (یک تا 5 تیر) فیلم‌های ممنوعه‌ای را که در جریان برگزاری این جشنواره در سال‌های 2009 و 2010 نتوانسته پخش کند، به نمایش در می‌آورد.
اداره جشنواره بین‌المللی فیلم بیروت در بیانیه خود اعلام کرده بود این فیلم‌ها پیش از این به حکم مرکز نظارت لبنان از این دو جشنواره حذف شده بود که در دوران دولت «سعد حریری» با مراجعه به وزارت کشور لبنان موافقت لازم برای این 5 فیلم را از کمیته ویژه شورای امنیت ملی لبنان کسب کرده است.
فیلم‌های «چه اتفاقی افتاد» به کارگردانی «دیغول عید» از لبنان، سه‌گانه «هویت» اثر «پائولو بینوینوتی»، «گوستازا دلیبیانو» و «کونوورتوریو» که به داستان یهودیان اعدامی در دوران قرون وسطی می‌پردازد و فیلم «آواز دو عروس» به کارگردانی ««کارین البو» که به زندگی یهودیان و مسلمانان می‌پردازد، فیلم‌هایی است که قرار است در جشنواره فیلم‌های ممنوعه لبنان به نمایش درآید.
به نظر می‌رسد پخش فیلمی در حمایت از فتنه‌گرانی که یکی از شعارهای‌شان «نه غزه و نه لبنان» بود در بیروت که به مرکز مقاومت شناخته می‌شود مورد اعتراض حامیان مقاومت واقع شده و پس از روی کار آمدن دولت جدید لبنان این مجوز لغو شده است.


نوشته شده در تاریخ 90/3/30 ساعت 4:22 عصر دیدگاه
آقای خامنه‌ای آشنا به مبانی فقهی و چون خورشید روشنی می‌دهند

خبرگزاری فارس: حضرت امام خمینی می فرمودند: (در بین) رئیس‏جمهورها و سلاطین و امثال این‏ها، (نمى‏توانید) یک نفر را مثل آقاى خامنه‏اى پیدا بکنید...(او) یک نعمتى (است که) خدا به ما داده (است).

به گزارش خبرگزاری فارس، به مناسبت سالگرد انتخاب حضرت آیت‏الله العظمى خامنه‏اى به رهبرى نظام جمهورى اسلامى ایران توسط مجلس خبرگان‏، برخی جملات و تعابیر بنیانگذار انقلاب اسلامی نسبت به ایشان تقدیم مخاطبین عزیز می‌شود.

حضرت امام خمینى(ره):
آقاى خامنه‏اى، نعمتى است که خدا به ما داده و در بین متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، چون خورشید، روشنى مى‏دهند

آواى دعوت او در جهان طنین‏انداز است‏

من آقاى خامنه‏اى را بزرگ کردم.(1) (او کسى است) که آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین‏انداز است؛(2) متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام و عالم به دین سیاست.(3)

چون خورشید روشنى مى‏دهند
این‏جانب که از سال‏هاى قبل از انقلاب با (ایشان) ارتباط نزدیک داشته‏ام و همان ارتباط بحمدالله تعالى تاکنون باقى است، (ایشان) را یکى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏دانم و شما را چون برادرى که آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستید و از مبانى فقهى مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبدارى مى‏کنید، مى‏دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى (هستند) که چون خورشید روشنى (مى‏دهند).(4)

نعمتى است که خدا به ما داده است‏
شما اگر گمان بکنید که در تمام دنیا، (در بین) رئیس‏جمهورها و سلاطین و امثال این‏ها، (مى‏توانید) یک نفر را مثل آقاى خامنه‏اى پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار و بناى قلبى‏اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى‏کنید. من ایشان را سال‏هاى طولانى مى‏شناسم و در آن زمانى که اول نهضت بود، ایشان وارد بود و به اطراف براى رساندن پیام‏ها تشریف مى‏بردند و بعد از این هم که این انقلاب به اوج خودش رسید، ایشان همه جا حاضر واقعه بود تا آخر و حالا هم هست. (او) یک نعمتى (است که) خدا به ما داده (است).(5)

در پناه خود حفظ فرماید
ما در پیشگاه خداوند متعال و ولى بر حق او حضرت بقیةالله ارواحنا فداه افتخار مى‏کنیم به سربازانى در جبهه و در پشت جبهه که شب‏ها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالى به سر مى‏برند. من به شما خامنه‏اى عزیز تبریک مى‏گویم که در جبهه‏هاى نبرد با لباس سربازى و در پشت جبهه با لباس روحانى به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالى سلامت شما را براى ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم(6) (و) ان شاء الله تعالى خداوند، امثال جناب عالى را که جز خدمت به اسلام نظرى ندارید، در پناه خود حفظ فرماید.(7)

1- صحیفه نور، ج 15، ص 139
2- صحیفه نور، ج 15، ص 41
3- صحیفه نور، ج 15، ص 179
4- صحیفه نور، ج 15، ص 173
5- صحیفه نور، ج 17، ص 170
6- صحیفه نور، ج 15، ص 41
7- صحیفه نور، ج 20، ص 171


نوشته شده در تاریخ 90/3/28 ساعت 3:2 صبح دیدگاه
ذوالعلی: با فراموش کردن حرمت‌شکنی فتنه‌گران باید شاهد روزهای سخت‌تر باشیم

خبرگزاری فارس: پدر شهید «امیرحسام ذوالعلی» گفت: ضاربان فتنه‌گر نباید بدون حساب به حال خودشان رها شوند چراکه این مملکت قانون دارد و ما انتظار داریم، انتقام خون جوانان ما گرفته شود و اگر بخواهیم حرمت‌شکنی آنها را فراموش کنیم، باید شاهد روزهای سخت‌تری باشیم.

به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، شهید بسیجی «امیرحسام ذوالعلی»، در نخستین روز دی ماه 1365 در خانواده‌ای مذهبی، انقلابی و متدین دیده به جهان گشود؛ پدر وی «عباس ذوالعلی» در دوران جوانی از مبارزان انقلابی بود که بارها توسط ساواک دستگیر شد.
این مبارز و پیرو راه ولایت پس از دستور تشکیل ارتش 20 میلیونی از سوی امام خمینی (ره)، در پایگاه شهید بهشتی وحیدیه تهران با مسئولیت فرماندهی این پایگاه اقدام به ثبت‌نام نیروها کرد.
وی با آغاز جنگ تحمیلی در مناطق جنوب کشور، حضور یافت و در اول آذر سال 1359 در جزیره مینو بر اثر اصابت ترکش از ناحیه شکم و دست و پا مجروح شد؛ وی از جمله کسانی بود که در عملیات‌ حصر آبادان نقش مؤثری داشت و از جانبازان شیمیایی دوران دفاع مقدس است.
عباس ذوالعلی در سال 1361ازدواج می‌کند که ثمره این ازدواج 4 فرزند به نام‌های امیرحسین، شهید امیرحسام، امیراحسان و محدثه هستند.
شهید «امیر حسام ذوالعلی» از رشادت‌های پدر، زیاد شنیده بود و همیشه دوست داشت تا مسیر او را ادامه دهد بنابراین بسیج را به عنوان قله‌ای برای عروج انتخاب کرد.
وی یکی از نیروهای بسیجی و از نیروهای حفاظت هواپیمایی سپاه پاسداران فرودگاه امام خمینی (ره)، بهترین رزمی‌کار باشگاه رزم انتظاران و از شاگردان حاج آقا علمایی است. شاخص‌ترین ویژگی رفتاری این شهید، ولایت‌پذیری‌اش بود و شاید همین خصلت، داغ مانده بر قلب فتنه‌گران بود که روز 10 دی در حالی که این سرباز ولایت از دانشگاه عازم مأموریت بود، پس از تهدیدات فراوان، طی تعقیب و گریز و وقوع یک تصادف عمدی او را مجروح کرده، سپس با شیء نوک تیزی بر پیکرش ضربات و جراحات زیادی وارد کردند؛ آن جراحات تا حدی بود که تلاش پزشکان و متخصصان نتیجه‌بخش نبود و سرانجام این سرباز ولایت پس از سر دادن ندای «یاحسین (ع)» و «یازهرا (س)» در آغوش سید و مولایش امام حسین (ع) آرام گرفت.

* دعای شهید ذوالعلی در حق امام زمان (عج) و نائب بر حقش و رسیدن به شهادت

عباس ذوالعلی پدر این شهید در گفت‌وگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» اظهار داشت: پسرم از کلاس اول راهنمایی، بالای همه برگه‌هایش می‌نوشت «بسم رب الشهدا و الصدیقین» و حتی در جزوه‌های مدرسه و دانشگاهش، یک بار هم نوشتن این عبارت در ابتدای هر صفحه، فراموشش نشده است؛ امیرحسام از 12 سالگی در پایگاه مقاومت بسیج مسجد باب‌الحوائج (ع) عضوین فعال داشت؛ روحیه بالا، حق طلب بودن و توانمندی او در مدیریت بسیج، زبانزد اطرافیان بود؛ شهید ذوالعلی عاشق شهادت بود و یک روز به من گفت «خدا کند مانند حضرت علی‌اکبر (ع) به شهادت برسم» وقتی به او اعتراض ‌کردم، ‌گفت «بابا! خودتان به جبهه رفته‌اید حالا که نوبت ما شده می‌گویید این حرف‌ها را نزنم؛ شما باید برای ما آروزی شهادت کنید».

وی ادامه داد: دعا برای سلامتی امام زمان (عج)، رهبر معظم انقلاب و مرگ با شهادت از جمله دعاهای همیشگی امیرحسام بود؛ او در آخرین روز حیاتش در سال 88، با دلی پر از خون و غم‌بار خیلی زیبا دعا کرد و گفت «ما می‌دانیم که جوانانی که در اغتشاشات شرکت کردند، از فریب‌خوردگان هستند؛ از خدا می‌خواهم در روز عاشورا این جوانان هدایت شوند؛ خدایا ما را نیز به شهادت برسان».

* تهدیدهای ضدانقلاب قبل از شهادت امیرحسام ذوالعلی

ذوالعلی با اشاره به واقعه عاشورای 88 گفت: بعد از ظهر عاشورای 88، امیرحسام با شنیدن خبر بی‌حرمتی به عزاداران حسینی در خیابان‌های تهران، به خانه آمد و به شدت گریه ‌کرد؛ به او گفتم «پسرم درست می‌گویی غم بزرگی است؛ ما نیز این چیزها را در زمان بنی‌صدر و منافقین دیدیم و این شگرد دشمنان است، یک زمان هم مثل امروز عده‌ای فتنه‌گر سعی در ضربه زدن به انقلاب را داشتند» نگاهی به من انداخت و با بغض گفت «از اینکه این طور به امام حسین (ع)، امام (ره) و رهبرم بی‌حرمتی شده، قلبم آتش گرفته است. نمی‌توانم باور کنم که ما باشیم و عده‌ای اینگونه جرأت کنند به مقدسات توهین کنند».

وی بیان داشت: شب شام غریبان به خانه آمدم تا همسر و دخترم را به مراسم ببرم؛ تلفن منزل به صدا درآمد؛ دخترم ترسید و گفت «بابا! گوشی را برندار» گفتم «مگر چه شده؟» گفت «یک نفر تماس می‌گیرد و فحش می‌دهد». تلفن را جواب دادم و یک مرد جوانی از پشت خط به بنده گفت «شما خیلی بدبخت هستید که همچنان به این نظام خدمت می‌کنید و با این همه خدمت، مستأجر هم هستید؛ تو چه خیری از این نظام دیده‌ای که پسرت هم در این مسیر است»؛ بنده نیز به او گفتم «این زندگی من است و من خوشبختی را در این می‌بینم و خوشبختی و بدبختی در نگاه من و تو بسیار متفاوت است»؛ بعد از شهادت امیرحسام دیگر با ما چنین تماسی نگرفتند و بنده نیز پس از پیگیری به این نتیجه رسیدم که آن فرد از تلفن عمومی محله با ما تماس می‌گرفت.

* ضاربان پس از تصادف عمدی، پیکر پسرم را با شیء نوک تیز مجروح کردند

پدر شهید فتنه «امیرحسام ذوالعلی» اضافه کرد: روز 9 دی مردم برای اعتراض به این عمل فتنه‌گران حماسه آفریدند و شهید ذوالعلی نیز کفن‌پوش در راهپیمایی عظیم آن روز شرکت کرد؛ او روز دهم دی به دانشگاه رفت و پس از فراخون بسیج، در ساعت دوم کلاس‌ها از دانشگاه خارج شد؛ ضاربان با ترتیب دادن یک حادثه تصادف، در ابتدا با خودرویی فرزندم را زیر گرفتند و سپس تمام اعضای بدن او را با شیء تیزی مجروح کردند که این موضوع در پرونده پزشکی قانونی نیز مطرح شده است.

وی گفت: شهید ذوالعلی پس از مجروحیت به بیمارستان منتقل شد؛ دکتر او می‌گفت «او سه بار به کما رفته و به هوش آمد و در هر بار ذکر «یا حسین (ع)» و «یازهرا(ع)» را فریاد زد؛ در سومین بار چنان «یا حسین (ع)» گفت که ما فکر کردیم که او قطعاً زنده می‌ماند و متخصصان قلب، مغز، کبد، ریه و ارتوپد برای درمان وی آماده معالجه بودند، اما آن آخرین ذکر یا حسینش بود».

* ما انتظار داریم، انتقام خون جوانان‌مان از فتنه‌گران گرفته شود

ذوالعلی یادآور می‌شود: ما از حضرت امام خمینی (ره) آموختیم که چه کشته شویم و چه بکشیم، مکلف به تکلیف الهی هستیم و پیروز نهایی خواهیم بود و دادگاه الهی سران فتنه را محکوم خواهد کرد؛ با اینکه فراق امیرحسام بسیار سخت است، اما از اینکه او پاداش عشق و ارادت به ولایت را اینگونه گرفت، بسیار خوشحالم.

این رزمنده و جانباز دفاع مقدس گفت: ضاربان فتنه‌گر نباید بدون حساب به حال خودشان رها شوند؛ این مملکت قانون دارد و ما انتظار داریم، انتقام خون جوانان ما گرفته شود؛ اگر بخواهیم سادگی کنیم و حرمت شکنی آنها را فراموش کنیم باید شاهد روزهای سخت‌تر باشیم.

* تلاش ضدانقلاب برای مقصر دانستن نظام در شهادت فرزندم بی‌نتیجه ماند

وی افزود: پس از شهادت امیرحسام، منافقین با بهانه‌های مختلفی همچون دیدار، مصاحبه کردن و ساختن مستند با ما تماس گرفتند تا با آنها همکاری کنیم؛ گاهی می‌گفتند «ما مطمئن هستیم که فرزند شما اطلاعاتی درخصوص نظام داشته، نظام احساس خطر کرده و او را کشته است» اما تمام تلاش‌های آنها بی‌فایده بود و به آنها پاسخ دادم «اگر فرزندم برای اسلام کشته شده است، هیچ اشکالی ندارد» آنها بعد از این حرف من، دیگر به ما مراجعه نکردند.

* تغییر شغل شهید ذوالعلی به دلیل بی‌حجابی زنان

پدر شهید بسیجی «امیرحسام ذوالعلی» ادامه داد: پسرم در ابتدا در فرودگاه امام خمینی (ره) فعالیت می‌کرد؛ یک سال تلاش کرد تا در فرودگاه مهرآباد به کارش ادامه دهد؛ وقتی علت را جویا شدم، گفت «بابا! من در فرودگاه امام خمینی (ره) دچار معصیت می‌شوم؛ قبلاً وقتی از مرز عبور می‌کردیم، خانم‌ها بیرون از مرزها به قدری ظاهر خود را تغییر می‌دادند که نمی‌توانستیم آنها را به عنوان یک مسلمان ایرانی تشخیص دهیم؛ اما حالا به محض بلند شدن هواپیما از روی زمین حجاب‌ همه خانم‌ها کنار می‌رود؛ من با این وضعیت درآمد و موقعیت شغلی نمی‌خواهم؛ می‌خواهم از آنجا به فرودگاه مهرآباد بروم» بنده نیز پیگیری کردم و قرار بود بعد از تمام شدن فراخون بسیج در روز 10 دی 88 به فرودگاه مهرآباد به حراست پرواز معرفی شود که به شهادت رسید.

* تقاضای پدر شهید ذوالعلی از رئیس جمهور

ذوالعلی یادآور می‌شود: انتخابات ریاست جمهوری دهم هزینه‌های بسیاری برای نظام داشت، حتی خانواده ما برای موفقیت آقای احمدی‌نژاد نذر کرده بود؛ اما امروز مطرح شدن برخی اندیشه‌ها از درون دولت و افراد نزدیک به رئیس جمهور مایه نگرانی دلسوزان انقلاب شده است؛‌ و از رئیس جمهور انتظار داریم با تبعیت از رهبر معظم انقلاب به درد مردم رسیدگی کند و از اطرافیانش که او را از مسیر اصلی انقلاب اسلامی منحرف می‌کنند، فاصله بگیرد.


نوشته شده در تاریخ 90/3/28 ساعت 2:59 صبح دیدگاه

انتشار خبر توقیف هفته‌نامه 9 دی که از آن به عنوان رسانه مکتوب جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی یاد می‌شود، به بهانه مواردی سطحی و تعجب آور که از سوی هیات نظارت به عنوان دلیل توقیف مطرح شده است، از ابعاد جدید ائتلاف نانوشته جریان نفوذی در دولت با جریان خواص مردود برای حذف رویکردهای انقلابی در صحنه سیاسی و رسانه‌ای پرده برداشت.

به گزارش رجانیوز، صبح امروز خبرگزاری فارس با اشاره به جلسه امروز هیات نظارت بر مطبوعات از تصمیم این هیات مبنی بر توقیف هفته نامه 9 دی خبر داد. این خبر بهانه هیات نظارت بر مطبوعات برای توقیف هفته نامه 9 دی را انتشار مطالب اقتصادی با وجود عدم درج این موضوع در مجوز نشریه، تغییر صاحب امتیاز و همچنین انتشار یک کاریکاتور از سیدمحمد خاتمی عنوان کرده است.

اما طرح توقیف نشریه 9 دی به اتهام انتشار مطالب اقتصادی آن‌زمان در دستور کار هیات نظارت بر مطبوعات قرار گرفت که این نشریه علاوه بر افشاگری و حمله جدی به جریان نفوذی در دولت، اقدام به انتشار پرونده‌ای پیرامون خواص مردود در فتنه نیز نموده و تهدید به افشای اسامی خواص مردود کرد.

در همین حال حمید رسایی مدیر مسئول این نشریه در روزهای گذشته در مصاحبه‌ای ضمن اشاره به چهار جریان موجود در فضای کشور ی در مورد نحوه آرایش سیاسی و رقابت بین این چهار طیف حاضر در انتخابات آتی از نظر خود تصریح کرد: «غیر از جریان فتنه که دیگر رمقی ندارد، رقابت اصلی بین سه طیف دیگر خواهد بود. حتی اگر اصولگرایان به توافق هم برسند، البته تلاش می‌شود اینگونه القا شود در انتخابات آتی رقابت اصلی بین جریان خواص مردود و جریان انحرافی است. اما هر دو جریان نگران دسته چهارم هستند و قطعا بازی به شکلی که برخی از این آقایان طراحی کرده‌اند، باقی نمی‌ماند و در آینده نزدیک این بازی به دلیل آنکه آقایان در زمان فتنه عملکرد مناسبی از خود نشان ندادند و جامعه و بدنه جریان اصولگرایی آنها را قبول ندارد، به هم می‌خورد.» وی در بخشی از مصاحبه خود نیز به بیان شباهت‌های جریان خواص مردود و جریان نفوذی در دولت پرداخته بود.

ترکیب جدید هیات نظارت بر مطبوعات و آغاز بهانه گیری برای جریان انقلابی

اما این تصمیم که با تعجب اهالی رسانه همراه بوده است در حالی از سوی هیات نظارت بر مطبوعات اتخاذ شد که در جریان انتخاب اعضای جدید هیات نظارت بر مطبوعات یک جریان خاص تلاش گسترده‌ای را برای حضور در این هیات بکار بست که سرانجام نیز موفق شد سه نفر از اعضای هفت نفره هیات نظارت بر مطبوعات را از آن خود کند. به نحوی که حسین انتظامی مشاور ارشد رسانه‌ای لاریجانی و از گردانندگان روزنامه خبر و سایت خبرآنلاین به عنوان نماینده مدیران مسئول و همچنین علی مطهری به عنوان نماینده مجلس و همچنین حجت الاسلام جمشیدی به عنوان نماینده حوزه علمیه قم به این هیات راه یافتند.

این در حالی است که حجت الاسلام جمشیدی که همزمان مسئول دفتر رئیس جامعه مدرسین و مسئول دفترسیاسی این تشکل روحانی بود به تازگی از این مسئولیت‌ها برکنار شده و جای خود را به حجج اسلام سقایی بی ریا و کعبی سپرده بود. وزیر ارشاد و معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد و همچنین نماینده قوه قضاییه به عنوان جناح دیگر موجود در هیات نظارت بر مطبوعات شناخته می‌شوند.

ماجرای اشتباه گرفتن کاریکاتور حیدری با نیک آهنگ کوثر

 در این شرایط برخی رسانه‌های نزدیک به این جریان نیز تلاش کردند با پروپاگاندای گسترده‌ علت توقیف نشریه 9 دی را انتشار کاریکاتوری بسیار موهن! نسبت به روحانیت در این نشریه توصیف کرده تا بدینوسیله مقاصد سیاسی نهفته در پشت این تصمیم را پنهان کنند.

اما گردانندگان سایت مذکور درشرایطی بدون رویت هفته نامه 9 دی کاریکاتور نیک آهنگ کوثر از سید محمد خاتمی را کاریکاتور منتشر شده در این هفته نامه پنداشتند که کاریکاتور مذکور، کاریکاتور هادی حیدری از سید محمد خاتمی است که بارها در نشریات اصلاح طلب و اصولگرا از جمله روزنامه شرق و ویژه نامه روزنامه ایران در سال 87 به مناسبت سوم تیر منتشر شده بود. گفتنی است حیدری از کاریکاتوریست‌های همکار با محمد قوچانی بوده و این کاریکاتور هدیه وی به سیدمحمد خاتمی است.

به نظر می‌رسد هیجان و عجله جریان خواص مردود در فتنه و همکاری با جریان نفوذی برای حذف یک نشریه ارزشی از صحنه مطبوعات با بهانه‌های مضحک این بار به دلیل عجله بیش از اندازه با شکست مواجه شده است.


نوشته شده در تاریخ 90/3/24 ساعت 9:37 صبح دیدگاه

بحرین کماکان برای وجهه بین‌المللی‌اش دست و پا می‌زند و اردن نیز شاهد تظاهراتی بر علیه دولت این کشور بوده است. اخبار خاورمیانه در روز 20 خرداد 1390 را مرور می‌کنیم:

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif جوانان بحرینی: حمایتهای ولی‌امر مسلمین ما را به ادامه مبارزه سوق میدهد
گروهی از جوانان انقلابی بحرینی، موسوم به "یاران انقلاب 14 فوریه" در بیانیه‌ای از مواضع و حمایتهای رهبر معظم انقلاب اسلامی از خیزش مردم این کشور قدردانی کردند. در این بیانیه تاکید شده است است: مواضع و سخنان حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای، مرهمی بر زخمهای مردم بحرین است و جوانان و زنان و مردان قهرمان بحرینی‌ را به ادامه انقلابشان سوق میدهد؛ مردمی که از ایشان عزم، پایداری، ثابت قدمی را آموخته، و راه جهاد و مبارزه با ظالمان و مستبدان را پشت سر مرجعیت دینی شیعه دنبال میکنند.

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif بحرین در دردسر انتشار اخبار
در حالی که شاهزاده بحرین به کشورهای مختلف سفر کرده تا وجهه بین‌المللی بحرین را احیا کند و دولت بحرین ژست گفت‌وگو با مخالفان گرفته است، اخبار منتشره از بحرین حاکی از فضایی متفاوت دارد؛ اخبار دادگاه پزشکان به اتهام انجام وظیفه و یا روایت‌هایی از بازداشت‌ها و شکنجه مردم. به عنوان مثال، همسر یکی از مبارزین بحرینی، دستگیری همسرش را شرح داده و گفته است اکنون دیگر زندان‌های بحرین، جای تنهایی نیست. خانم شهادی افزود: «همسرم را افراد خوبی همراهی می‌کنند. الان، بهترین‌های بحرین یا در زندان هستند یا با اتهام‌های مشابه منتظر زندان رفتن.»

روز جمعه، شیخ عیسی قاسم از روحانیون شیعی برجسته بحرین که همراه با دیگر روحانیون در نماز جمعه وحدت‌بخش شرکت کرده بود، تأکید کرد در حالی که نیروهای امنیتی به سرکوب مشغول هستند، نمی‌توان با حکام به گفت‌وگو نشست.

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif اردنی‌ها خواهان استعفای دولت شدند
مردم اردن در بسیاری از شهرهای این کشور تظاهرات کردند و از معروف البخیت، نخست‌وزیر این کشور و دولت‌اش خواستند که استعفا دهند. بزرگ‌ترین تظاهرت در شهر الطفیله برگزار شد. دیگر تظاهرت در شهرهای الکرک و ذیبان رخ داد. تظاهرکنندگان در امان نیز که عمدتاً از جبهه اقدام اسلامی بودند، در محله مرکه و در مقابل دادگاه امنیتی اردن تجمع کردند.

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif بزرگ‌ترین تجمع پس از خروج دیکتاتور یمن
نزدیک به صدهزار نفر در میدان اصلی پایتخت یمن گردهم آمدند و از علی عبدالله صالح خواستند تا از قدرت خارج شود. خروج صالح از یمن به عربستان سعودی برای انجام معالجات پزشکی، این کشور را در وضعیت سیاسی خطرناکی قرار داده است؛ به‌طوری که مخالفان وی خواستار اخراج کامل وی از قدرت هستند و هم‌پیمانان وی نیز به دنبال ادامه میراث آقای صالح هستند.

http://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif ناتو قذافی را هدف قرار داده است
در حالی که تا چندی پیش کشورهای غربی و ائتلاف ناتو مدعی بوده‌اند هدف آن‌ها تنها تضعیف حاکم لیبی است و نه کشتن وی، اکنون سی‌ان‌ان به نقل از یک مقام ناتو اعلام کرده این سازمان، مستقیماً معمر قذافی را هدف حملات خود قرار داده است.
الشرق الاوسط به نقل از عبدل‌حفیظ غوغا، معاون شورای انتقالی شورشیان لیبی نوشت: معمر قذافی، حاکم لیبی، تنها کنترل ارتش این کشور را در دست دارد. به گفته این مقام شورشیان، قذافی دیگر کنترل پایتخت را نداشته و نیروهای شورشی در 70 کیلومتری طرابلس مشغول پیش‌روی هستند. این شورا نسبت به تصرف طرابلس ابراز امیدواری کرده است.
در عین حال منابع بیمارستانی می‌گویند نیروهای آقای قذافی با استفاده از تانک‌ها و موشک‌ها، حومه مصراته را بمباران کرده‌اند که در نتیجه آن، دست‌کم 72 تن کشته و 66 نفر زخمی شده‌اند.


نوشته شده در تاریخ 90/3/23 ساعت 3:57 عصر دیدگاه